مصرفگرایی افسارگسیخته و سیاستهای ناکارآمد در بهینهسازی انرژی، بحران سوخت ایران را بویژه در بخش حملونقل به مرحلهای بحرانی رسانده است. آمارهای رسمی از افزایش بیسابقه مصرف بنزین در نوروز ۱۴۰۴ خبر میدهد؛ رقمی که در اوج به ۱۶۴ میلیون لیتر در روز رسید و میانگین روزانه آن از مرز ۱۳۰ میلیون لیتر عبور کرد.
اما بخش پاییندستی صنعت نفت با تکیه بر ذخایر استراتژیک و مدیریت منابع، توانست این حجم از تقاضا را پاسخ دهد. این رقم حتی از ظرفیت بسیاری از غولهای نفتی جهان نیز فراتر است. برای مثال شرکت اکسانموبیل آمریکا با ۲۰ هزار جایگاه سوخت، روزانه ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین توزیع میکند (منبع: گزارش سالانه ۲۰۲۳) یا شرکت شل با زیرساختهای پیشرفته، حداکثر ۱۵۰ میلیون لیتر در روز عرضه دارد.
تابآوری و عملکرد مطلوب کارکنان خدوم بخشهای تولید و توزیع فرآورده، آن هم در شرایط تحریم و افزایش ناگهانی تقاضا در ایام تعطیلات نوروزی قابل تقدیر است، اما این موفقیتها نباید مانع از دیدن چالشهای پیشرو شود.
اما ایران، با وجود تحریمها و فرسودگی زیرساختها، نهتنها از این شرکتها پیشی گرفته، بلکه ثبات عرضه را در شرایط بحران حفظ کرده است که بدون تردید این موفقیت را باید مرهون تلاش کارکنان صنعت نفت در بخشهای عملیاتی و خصوصاً بخشهای پاییندستی دانست. در این ایام ویژه، در هیچ گوشهای از پهنای این مملکت وسیع گزارشی ناظر بر مشکل تأمین و توزیع فرآوردههای نفتی به سطح عمومی نیامد. اما در عین حال باید دانست که استمرار این وضعیت با فشار مضاعفی که بر نیروی کار و تأسیسات و تجهیزات وارد میآورد، ناممکن است. در هیچ وضعیتی نمیتوان استلزام نوسازی زیرساختهای توزیع و انبارش سوخت را انکار کرد.
جالب اینکه این میزان رکوردشکنی در بخش بنزین بوده و رسالت توزیع روزانه بالغ بر ۱۲۰ میلیون لیتر نفتگاز و سایر فرآوردهها نیز به قوت خود باقی بوده و بر این حجم توزیع افزوده میشود.
بر اساس دیدگاه «هربرت سایمون» (برنده نوبل اقتصاد)، سازمانهای موفق در شرایط بحران، از ویژگی «انعطافپذیری سازمانی» برخوردارند. شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران نیز با وجود تحریمهای بینالمللی، فرسودگی زیرساختها، افزایش ناگهانی تقاضای مصرف و سایر عوامل غیرقابل پیشبینی، میتواند نمونهای عملی از «سازگاری پویا» در سیستمهای پیچیده باشد.
مصرف بیرویه؛ زنگ خطر برای امنیت انرژی است. همچنین متوسط مصرف سوخت خودروهای بنزینی در ایران حدود 40 درصد بیشتر از استانداردهای جهانی است.
علاوه بر این، بالارفتن سن بخش پالایشی، سیستم تولید و متعاقباً توزیع را آسیبپذیر کرده است. تحریمها و کمبود سرمایهگذاری نیز نوسازی را دشوارتر ساخته است. مطالعات «مؤسسه تحقیقات انرژی دانشگاه تهران» هشدار میدهد که در صورت تداوم این روند، ایران تا ۱۴۱۰ با کسری ۴۰ درصدی بنزین مواجه خواهد شد.
تجربه جهانی فراروی ماست. ترکیه با اجرای برنامهای جامع موفق شده مصرف سوخت خود را ۲۵ درصد کاهش دهد. ما نیازمند «برنامهای جامع و فرابخشی» هستیم تا همزمان با حفظ ثبات عرضه، از هدررفت منابع جلوگیری کنیم. ادامه روند فعلی نهتنها «ذخایر انرژی» را به خطر میاندازد، بلکه میتواند به بحرانهای عمیقتر اقتصادی و اجتماعی دامن بزند. همچنین مصادیق زیادی از این مؤلفهها وجود دارد که همگان از آن آگاه هستند.
نباید فراموش کرد که موفقیت امروز، تضمینی برای فردا نیست. علوم جدید به ما آموخته که مدیریت اثربخش، پاسخگویی به تغییرات است نه کنترل آنها، لذا بخش پاییندستی صنعت نفت ما اگرچه در شرایط فعلی تابآوری خود را ثابت کرده، اما برای تداوم موفقیتها نیازمند اقدامهای اساسی دیگری است. نوسازی زیرساختها با رویکرد پیشبینی و آیندهنگری مصارف در مواقع بحرانی و انجام تحولات در سیاستهای ترکیبی از جمله حوزه فنی، فرهنگسازی و نقش حاکمیتی میتواند بسیار مهم باشد.
اقدامهای اخیر این صنعت در استقرار «حکمرانی دادهمحور» در مدیریت انرژی نیز حائزاهمیت فراوانی است. پر واضح است که آینده انرژی ایران در گرو گذار از مدیریت بحران به حکمرانی پیشگیرانه است. موفقیت امروز در توزیع سوخت که با از خودگذشتگی کارکنان عملیاتی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و مشقت فراوان حاصل شد، اگرچه قابل تقدیر و شایسته قدردانی است، اما در صورت تداوم روند برداشت افسارگسیخته بنزین، بدون برنامهریزی و راهبرد مشخص برای مدیریت و بهینه کردن مصرف و تراز مثبت انرژی میتواند به فاجعه غیرقابل جبران برای کشور تبدیل شود.
محمدحسین صفایی
کارشناس صنایع پاییندستی نفت